از كاه كوه نسازيم
نويسنده:خديجه جبلى
منبع:روزنامه جوان
خوشبينى مفرط و ساده انديشى برخى زوجين، اين تصور را پيش مى آورد كه با گذشت چند سالى از زندگى و آشنايى اجمالى هر يك با روحيات همسر، در اركان زندگى هيچ گونه خللى وارد نمى شود و روابط متقابل آن ها و ميزان تفاهم، خود به خود در همان سطح مطلوب اوليه باقى مى ماند و در نتيجه يك نوع آرامش كه توام با نگرش سطحى نسبت به مسايل خانواده است، به وجود مى آيد. چنين موقعيتى خواه ناخواه، يك نوع ركود و فقر ارتباطى و اخلاقى را فراهم مى آورد و در نتيجه روح هاى آن ها از هم بيگانه تر و دورتر مى شود و رفته رفته نخستين نشانه هاى بحران در زندگى خانوادگى به چشم مى خورد.
زن و مرد، در اين موقعيت با اولين ضربه ها بيدار شده و مضطربانه به انديشه فرو مى روند كه اينك چه بايد كرد؟
آيا براى نجات زندگى، كارى مى توان كرد؟
آيا پايان روزهاى خوش زندگى فرا رسيده است؟
و بالاخره براى نجات از اين بحران، از كجا بايد شروع كرد؟


۱- شخصيت همسرتان هر چه باشد، شما هم نياز به دوباره سنجى اعتقادات خود در مورد زندگى داريد. اين باور كه شما هم بى عيب و نقص نيستيد، يك نوع آمادگى و انعطاف روحى ايجاد مى كند كه براى دستيابى به تفاهم ضرورت زيادى دارد.

۲- مشكلات زندگى همه يك جور نيستند و از لحاظ موضوع، عمق و پيچيدگى با هم فرق دارند. از اين رو زمانى متناسب با هر كدام براى بحران زدايى مورد نياز است. هرگز عجولانه و شتاب زده با مشكلات ژرف برخورد نكنيد. زيرا مشكلات به تدريج و به مرور زمان، شكل مى گيرند و بر همين اساس، به صورت تدريجى نيز بايد حل شوند.

۳- بحران ها و مشكلات زندگى، محك لياقت و شايستگى شما به شمار مى روند. سعى كنيد با عبور از اين بحران، لياقت، جديت و توان خود را به اثبات رسانيد.

۴- اجازه ندهيد حوادث و افراد، شما را نابود كنند. روحيه خود را دستخوش ناملايمات نكنيد و قدرت خود را از دست ندهيد.

۵- دوباره سنجى انتظارات و توقعات شما از همسرتان، در برخى موارد سبب كاهش بحران مى شود، مثلاً مى توانيد از خود بپرسيد اين كه من معتقدم «همسرم بايد چنين و چنان مى كرد.» اين «بايدها» از كجا نشأت گرفته اند؟ و چگونه بايدها به قوانين و مقررات زندگى تبديل شده اند؟اين عمل در بررسى امكانات همسرتان و ارزيابى قدرت واكنش او به خواسته هاى شما، سودمند است.

۶- براى تغيير در روحيه همسرتان و در نتيجه مشكل زدايى از زندگى، برخى شرايط حاكم بر خانواده را تغيير دهيد، مثلاً پيشنهاد يك مسافرت، شركت در مجالس بحث و گفت وگوى مذهبى، تشكيل جلسات خانوادگى، افزودن برخى برنامه هاى متنوع به زندگى و در صورت امكان تغيير در شرايط و ساعات كار و بازگشت به منزل و تغيير الگوهاى ارتباطى با همسر، از اين قبيل موارد محسوب مى شود.

۷- قواى حياتى خودتان را درست مثل پولتان صرفه جويى كنيد و اين حق را نيز براى همسرتان قايل باشيد كه او هم انرژى روانى خود را ذخيره كند و با برخوردهاى شكننده، دچار افسردگى و پيرى زود رس نشود.

۸- يك فلسفه زندگى را كه مبتنى بر خوشبينى باشد، اتخاذ كنيد. چنين امرى به مهار كردن عواطف و حفظ قواى حياتى شما كمك خواهد كرد.

۹- سازمان عاطفى خود را به گونه اى مرتب و منظم كنيد كه مانع از انتقال كليه نگرانى ها و افكار منفى مربوط به كارتان به محيط منزل و برعكس گردد.

۱۰- هر وقت در حين گفت وگو با همسرتان احساس كرديد كه به حالت عصبى نزديك مى شويد، از ادامه بحث خود دارى نموده، در زمان مناسب به بيان بقيه مطالب خود بپردازيد.
پيامبر(ص) فرموده اند: «وقتى خشمگين شدى، خاموش باش (سند احمد، سند بنى هاشم، ح ۲۴۲۵)

۱۱- براى حوادثى كه شايد هرگز روى ندهد، خودتان و همسرتان را آزار ندهيد.

۱۲- از كاه، كوه نسازيد و مسايل را بزرگ نكنيد. بدانيد كه در زندگى افراد خوشبين، كاه و كوه، هر دو وجود دارد ولى در زندگى افراد بدبين، فقط كوه وجود دارد. زيرا آن ها از هر كاهى، كوهى مى سازند و در برابر آن اظهار عجز مى كنند.

۱۳- همسرتان، از شخصيتى برخوردار است كه نه آن چنان پيچيده است كه شناخت او غيرممكن باشد و نه آن چنان ساده است كه نيازمند تلاشى از جانب شما نباشد. شناخت همسرتان امرى ممكن و ضرورى است. با مطالعه مستمر در حالات و روحياتش او را بيشتر و بهتر خواهيد شناخت و در نتيجه، زندگى شما هرگز به لبه پرتگاه نزديك نخواهد شد.

۱۴- در برخى از بحران هاى زناشويى، هر يك از زوجين با مطرح ساختن خاطرات دردناك گذشته و بيان تالمات روحى خود، مشكل را پيچيده تر مى كنند. در حالى كه ظاهراً قضاياى گذشته ربطى به مشكل امروز آن ها ندارد. اين كيفيت كه نوعى «واپس گرايى» در زندگى مشترك است، احتمال موفقيت را در گفت وگوهاى زوجين از بين مى برد.بهترين فرمول دراين گونه موارد اين است كه هر يك از ديگرى صادقانه بپرسد: «براى از اين به بعد از من چه انتظاراتى داريد كه من انجام دهم؟» اين پرسش پيوند مشكل امروز را با گذشته هاى دور به كنار مى نهد و با طرح يك پرسش مشخص، در پى پاسخ مشخصى برمى آيد و در نهايت مشكل به شيوه معقولى حل خواهد شد.

۱۵- تعدادى از زوج هاى جوان به دليل آسيبى كه در الگوهاى ارتباطيشان وجود دارد، نمى توانند به تفاهم برسند. ممكن است اين آسيب در نحوه گفت وگو، همكارى، برخورد با اطرافيان و يا نظاير آن به وجود آمده باشد، به هر حال در روابط آن ها خللى ايجاد مى كند. در اين گونه موارد حضور فرد سومى به عنوان مشاور مى تواند در رفع مشكلات ارتباطى آن ها موثر باشد.